بیت المال
زخمی شده بود.پایش را گچ گرفته بودند.بچه ها لباسهایش را شسته بودند. خبردار که شد،بلند شد برود لباس های آن ها را بشوید. گفتم«برادر احمد،پاتون رو تازه گچ گرفتهن.اگه گچ خیس بشه، پاتون عفونت میکنه.» گفت«هیچی نمیشه.» رفت توی حمام و لباس همه بچه ها را شست.گفتیم الآن تمام گچ نم برداشته و باید عوضش کرد. اما یک قطره آب هم روی گچ نریخته بود. میگفت:"مال بیت المال بود مواظب بودم خیس نشه"